نوشتن یعنی چه؟
در این یک سالی که قلمفرسایی میکنم،نوشتن بخش اساسی زندگی مرا تشکیل داده است.
هرچند وقت یکبار،در حین تمرین آزادنویسی،معانی جدیدی از نوشتن کشف میکنم و به نتایجی جدیدتر میرسم.
نتایجی که نشان میدهد زندگیام بعد از نوشتن چقدر زیباتر و یا حداقل،قابل تحملتر شده است.
دورانی را که شروع به نوشتن کردم به یاد دارم.
تابستانِ 1397 بود..تازه کنکور داده بودم که با مطالب وبسایت شاهین کلانتری،استاد نازنینم آشنا شدم.
راجع به آشنایی من با نویسندگی در مطلب زیر نگاشتهام:
تصمیم گرفتم به عنوان مطلب امروز،تعارفی که از نوشتن در طول این یک سال برای خود نگاشتهام را در این جا بیاورم.
نوشتن یعنی…
- قاب کردن لحظهها بر دیوار زندگی.
- همدم لحظات سهل و دشوار.
- برونریزی درونی.
- بینیازی از دیگران.
- پرواز با بنفشهها.
- سفر به ناشناختهها.
- رویا دیدن در بیداری.
- قدرت خلق پیدا کردن.
- یافتن آرامش درونی.
- کار حرفهای.
- دوستی که قضاوت نمیکند.
- پاسخ به پرسشها.
- پرسش از پاسخها.
پ.ن:تلاش میکنم به مرور،معانی جدیدی برای نوشتن بیابم و در این مطلب بنگارم.شما هم میتوانید در کامنتها برایم بنویسید که نوشتن برای شما یعنی چه.
بهگمانم بعد از مطالعهی این پست،خواندن مطلب زیر نیز برای شما مفید واقع شود: