احساس تنهایی گزنده است. شکی در این مسئله نیست. اما ما چگونه میتوانیم از تنهایی برای نوشتن بهره ببریم؟
فهرست مطالب
1
امشب در کنج تنهایی خویش نشستهام. از پنجره نگاهی به سایه روشنِ خیابان میاندازم. دختری در راستای خیابان، زیر تن سیمین مهتاب دوچرخهاش را میراند.
تنهایی روحم را میگزد. پشت میز تحریرم مینشینم، قلم و کاغذ را برمیدارم و شروع به نوشتن میکنم.
بزرگی روزی به من گفت:
«باید با تنهایی خو بگیری. تنهایی آخرین پناهگاه تو است.»
مقصودم از تنهایی الزاماً تنها ماندن در خانه نیست. به قول شاعر:
“گاهی با صدهزاران تنهایی”
2
خیلی وقتها ما با افراد زیادی محاصره شدهایم اما باز هم احساس تنهایی میکنیم.
واقعیت امر این است که ما هیچوقت با تنهایی خو نخواهیم گرفت. اما باید یاد بگیریم که آن را دوام بیاوریم و از آن بیاموزیم.
چه چیزی بهتر از نوشتن برای یادگیری از تنهایی؟
وقتی تنها هستیم، گمان میکنیم که تنها خودمان گزندگی آن را احساس میکنیم و هیچ کس دیگری آن را همانند ما حس نکرده و نخواهد کرد.
نوشتن، راهی است برای برقراری ارتباط با دیگر افرادی که احساس تنهایی میکنند. وقتی مینویسید، تصور کنید که میخواهید از دل تنهایی بیرون بیایید و با یک نفر دیگر حرف بزنید. طوری بنویسید که حس تنهایی شما را بفهمند و درک کنند.
3
هنر یعنی برقراری ارتباط. نوشتن یعنی برقراری ارتباط.
باید طعم تنهایی را بچشیم و از گذرگاه آن با همهی کسانی که احساس تنهایی و انزاوا میکنند احساس نزدیکی کنیم.
خانم ناتالی گلدبرگ در کتاب تا میتوانی بنویس مینویسد:
“احساس تنهایی را به کار بگیرید.درد آن، اضطرار پیوند با جهان را میآفریند. این درد را چنان به درون ببرید تا موجب نیازتان به بیانش بشود:
بیان اینکه کیستید و دربارهی نور و اتاقها و لالاییها چه احساسی دارید.”
4
احساس تنهایی به دلیل قدرتمندیاش، ابزار مهمی برای نوشتن است.
واقعیت امر این است که همهی ما انسانها در این زندگی تنهاییم. تنها به دنیا آمدهایم و تنها خواهیم مرد.
پس چرا دربارهی تنهایی خودمان ننویسم؟ چرا دربارهی این ننویسیم که در خلوت خودمان واقعا چه کسی هستیم؟
تنهایی میتواند یکی از موضوعات اصلی شما در انجام تمرین آزادنویسی باشد.
میتوانیم از احساس تنهایی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی نوشتن برای برقراری ارتباط با تمامی انسانهای دیگر بهره برد. چرا که ما همه در ذات خود تنهاییم.
سلام واقعا عالی بود. من هم از این احساس تنهایی استفاده کرده و مینویسم و تنهاییهایم را با کاغذ سفیدی که مقابلم هست، به اشتراک میگذارم. کاغذ سفید بهتر از هر کسی مرا میفهمد و حرفهایم را در دل خود جا میدهد.
ممنونم
چقدر عالیه که از این احساس تنهایی بهره می بری مریم جان. ممنونم از شما بابت حسن توجه و همراهیتون با من.