ابتدا باید اشاره داشته باشم که من به هیچوجه مخالف تکنولوژی،شبکههای اجتماعی و اینترنت نیستم.
اتفاقا یکی از طرفداران آنها هم هستم و باور دارم که ما داریم در یکی از شگفتآورترین اعصار تاریخ بشریت زندگی میکنیم.
“عصر اینترنت”
دورانی که در آن میتوان با چند کلیک به دریایی از منابع مختلف دسترسی داشت.
منابعی که بزرگان در گذشته باید سالیان سال برای دستیابی به آنها تلاش می کردند.
یا ارتباطات.میتوان با یک کلیک به صورت تصویری با عزیزی در آن طرف کرهی زمین تماس برقرار کرد.
آیا این شگفتانگیز نیست؟
اما در این مطلب،میخواهم روی دیگر شبکههای اجتماعی را هم به شما نشان دهم:
روی کاناپه دراز کشیدهام،گوشی را بالای صورتم نگه داشته و صفحهی اینستاگرام را بالا و پایین میکنم.
اول برای دیدن ویدیوی آموزش فتوشاپ اینستاگرام را باز کردم،اما بدون این که متوجه شوم چه اتفاقی افتاده و کجا هستم،اکنون دارم ویدیویی از یک دختر جوان خواننده میبینم که در مسابقات آمریکن گات تلنت آواز میخواند.
من کی از اینجا سر درآوردم؟
اصلا قرار نبود اینجا باشم.
چطور شد که به اینجا کشیده شدم؟
به ساعت نگاهی میاندازم.یک ساعت و نیم از وقتی وارد اینستاگرام شدهام گذشته است!
آیا این تصویر برای شما آشنا نیست؟
چرا وقتی وارد شبکههای اجتماعی میشویم زمان از دستمان در میرود؟
کال نیوپورت،نویسندهی کتاب مینیمالیسم دیجیتال که توسط نشر نوین منتشر شده است،(بعدها بیشتر به این کتاب خواهم پرداخت)در قسمتی از کتاب بخشی از مصاحبهای را آورده است که در اینجا برایتان مینویسم:
تریستان هریس بنیانگذار سابق یک استارتآپ و یکی از مهندسان گوگل که کارش را در دنیای تکنولوژی کنار گذاشته بود و حال به آن دسته از افرادی تبدیل شده بود که نشابهشان کم پیدا میشود؛یعنی فردی افشاگر.
هریس در اوایل این مصاحبه و همانطور که تلفن هوشمندش را بالا گرفته بود،گفت:
«این دستگاهِ قمار است.»
کوپر پرسید:
«چطور ممکن است این تلفن دستگاه قمار باشد؟»
هریس پاسخ داد:
«خب،هربار که تلفنم را چک میکنم،این دستگاه قمار را برای دیدن “چیزی که به دست آوردهام” به کار میاندازم.شرکتهای فناوری برای افزایش مدت زمانی که شما از محصولاتشان استفاده می کنید تکنیکهای خاصی دارند.کتاب راهنمایی وجود دارد که این شیوهها را افشا میکند.»
کوپر پرسید:
«سیلیکونولی اپلیکیشنها را کدنویسی و کنترل می کند یا مردم را؟»
هریس پاسخ داد:
«آنها مردم را برنامهنویسی و کنترل میکنند.همیشه میگویند که فناوری خنثی است و این بستگی به ما دارد که چگونه از آن استفاده کنیم؛اما این درست نیست…»
کوپر حرف او را با این سوال قطع کرد:«فناوری خنثی نیست؟»
«نه خنثی نیست.آنها میخواهند شما از راه های خاص و برای مدت زمان طولانی از آن استفاده کنید؛چون پولشان را از این راه به دست میآورند.»
میبینید؟
دلایل غرق شدن در شبکه های اجتماعی
بیدلیل نیست که در انتظار لایک و کامنت هستیم.
در همین لایک و کامنت و استوریها قدرتی نهفته است.
علیالخصوص لایکها،ماشهای را در ذهن ما فعال میکنند.
شبکههای اجتماعی در واقع با دادن دوز کمی دوپامین(هورمون لذت و رضایت) با هر لایک و کامنتی که میگیریم،توجه ما را در خود نگه میدارند.
اما ما همیشه لایک نمیگیریم.در نتیجه،هر بار که میرویم سراغ مثلا اینستاگرام،میخواهیم ببینیم که آیا لایکی گرفتهایم یا خیر.
همین ندادن همیشگیِ لایک و کامنت،سبب میشود ما تشنهی آن مقدار دوپامینی باشیم که با گرفتن لایک و کامنت در مغز ما ترشح میشود.
نتیجهی این فعل و انفعال،نوعی اعتیاد رفتاری است.
اما نیروی دومی نیز وجود دارد که سبب ترغیب این اعتیادهای رفتاری میشود،و آن هم جلب تایید اجتماع است.
درست است که ما انسانها موجوداتی اجتماعی هستیم،اما شبکههای اجتماعی سبب شدهاند که نگرانیهای فراوانی در جهت تایید شدن از طرف دیگران داشته باشیم.
وقتی این تایید شدن وجود نداشته باشد،احساس پریشانی میکنیم.
برای رهایی از این دور باطل چه کار میتوان کرد؟
به تازگی روشی را به کار گرفتهام و آن را به دوستان و شاگردانم در دورهی توسعه شخصی پیرامایند هم پیشنهاد کردهام.
نتایج قابل ملاحظهای نیز از انجام آن به دست آوردهایم.
کاری که ما میکنیم بسیار ساده است:
دفترچهی کوچکی را تهیه میکنیم و در آن به طور روزانه،مدت زمانی را که در شبکههای اجتماعی به هدر میدهیم را یادداشت میکنیم.

توجه داشته باشید که من زمانهایی را که در حال یادگیری و یا تماشا کردن ویدیوهای آموزشی هستیم را به حساب نمیآورم و در دفترچه یادداشت نمیکنم.
با انجام دادن این کار،ما ذهن خود را مجبور میکنیم که هشیار و آماده باشد.
اینگونه،دیگر به ذهن اجازه نمیدهیم افسار خود را به شبکههای اجتماعی بسپرد و در نتیجه،میزان مدتی که در شبکههای اجتماعی خواهیم گذراند،کم و کمتر خواهد شد.
بهگمانم بعد از مطالعهی این پست،خواندن مطلب زیر نیز برای شما مفید واقع شود:
چگونه یادگیری بهتری داشته باشیم؟
تفاوت غبطه و حسادت | چگونه از غبطه خوردن به نفع خود بهره ببریم؟
سلام ممنون از نکات خوبت
من خودم دیروز یک کاربری جدید(account ) در ویندوز ایجاد کردم که در آن هیچ نرم افزار اضافی و ارتباطی نیست
که تمرکز کاریم بالا بره
پوریا جان مطلب مفیدی بود و تامل برانگیز و البته کمی هم هولناک، به خاطر اینکه اغلب ما تبدیل به معتادان ماشینی میشیم که توسط غولهای اینترنت برنامه ریزی میشن. بازم به خاطر مطلب خوبت ممنونم.
خواهش می کنم حسین جان.ممنونم از توجه و همراهیت با من.
متاسفانه همینطوره.البته نمیشه کتمان کرد سود اینترنت رو برای بشریت.
اما باید هشیار باقی بمونیم و بتونیم به نفع خودمون ازش استفاده کنیم.
عالی بود آقای جامعی و استفاده کردم خصوصا اون قسمت آخر که مربوط می شد به حواس دادن به خود در مورد میزان استفاده از فضای مجازی
وقتی می نویسیم که چقدر از وقتمان صرف استاده بیهوده از این فضاها شده ، در واقع به خودمون تلنگر می زنیم که چطور می توانستیم از این زمان استفاده دیگری ببریم
ممنونم
دقیقا همینطوره فاطمه جان.
بی نهایت لطف داری به من و خیلی خوشحالم که این مطلب مفید واقع شده واست.
خواهش میکنم سعیدجان.خوشحالم که مطلب مفید واقع شده واست.
بهترین کار ممکن رو کردی.باید هشیاری ذهنی مون رو بالا ببریم.
درود بر شما جناب پورجامعی عزیز
راهکار عالی رو پیشنهاد کردین حتما استفاده میکنیم
خواهش می کنم امیدرضای نازنین.خوشحالم که مطلب مفید واقع شده واست.
مطلب بسیار باریک و متین بود
شبکه های اجتماعی هم مانند تمامی
بقیه ابزار سرگرمی در دنیا
از بازی به شیوه لایک و ویو و کامنت بهره می برند
تا توجه ما رو به خود جلب کنند
اقتصاد توجه ابزاری مناسبی برای کسب درآمد های سرشار و البته پنهان هستند
عزیزدلی کاوه جان.
دقیقا همینطوره.ممنونم از نظر خیلی خوبت.
سلام، اقای جامعی مطالب درستی رو فرمودین ، واقعا خیلی از ما متوجه نمی شم فضای مجازی چطور از ما زمان می دزده
سلام زینب جان.
دقیقا همینطوره.ما خیلی از وقت ها متوجه زمانی که پای شبکه های اجتماعی میذاریم نمیشیم.
ممنونم از نظر خیلی خوبت و خوشحالم که مفید واقع شده واست.