“پیشنویس:این مقاله ی زندگی در لحظه را در طول هفتهی جاری کامل و کاملتر میکنم.بهزعم شاهینکلانتری استاد خوبم،و البته با تایید خودم،این نوع نوشتن در تعامل با خوانندگان شکل بهتری میگیرد و برای منِ نویسنده هم تجربهی مطبوعی را به ارمغان میآورد.”
همهی ما گاهی راجع به اهمیت زندگی در لحظه میشنویم.همچنین راجع به روشهای مختلفی که میتوان این کار را انجام داد.بسیار هم عالی،اما واقعا چگونه میتوانیم در لحظه زندگی کنیم وقتی ذهنمان به طور مداوم با نگرانیهای مختلفی راجع به گذشته و آینده دستوپنجه نرم میکند؟
در این مقاله،راجع به مزایایی از زندگی در لحظه صحبت خواهم کرد که شاید کمتر از آنها آگاهی داشته باشیم.سپس به بعضی مشکلات،و به دلیل نگرانیهایمان خواهم پرداخت.و در آخر،و از همه مهمتر،به شما نشان می دهم که چگونه بتوانید در لحظه زندگی کنید و کمتر نگران باشید به همراه تمرینهایی که میتوانید در میان برنامهی شلوغ روزانهتان بگنجانید.
اهمیت زندگی در لحظه
راز سلامتی روحی و جسمی؛آه و ناله بهخاطر گذشته،نگرانی راجع به آینده،یا پیشبینی مشکلاتی که ممکن است پیش بیایند نیست.بلکه زندگی در لحظه با جدیت و آگاهی است.
بودا
زندگی در لحظه مزایای بیشماری دارد که در اینجا به تعدادی از آنها میپردازم:
سلامتی بیشتر
با کاهش استرس و نگرانی،شما از بسیاری از عواقب مربوط به سلامتی،مانند فشار خون بالا،بیماریهای قلبی و چاقی مفرط اجتناب میکنید.تحقیقات نشان میدهند که خضور در لحظه باعث بهبود سلامت روانی هم شود.
روابطتان را بهبود بخشید
تا به حال با شخصی ملاقات داشتهاید که جسماً پیش شما حضور دارد،اما ذهنش میلیونها کیلومتر دورتر است؟
وقتگذراندن با اشخاصی که غیرقابلدسترسیاند واقعا سخت است و ارتباط با آنها را مشکل میکند.
وقتگذراندن با اشخاصی که کاملا در لحظه و اینجا حضور دارند چطور؟ما از بودن با آنها لذت میبریم زیرا میتوانیم ارتباط بسیار عمیقتری با آنها برقرار کنیم.
با زندگی در لحظه،شما میتوانید آن شخصی باشید که دیگران از حضورش و بودن با او لذت میبرند،و میتوانید بسیار آسانتر با دیگران روابط ایجاد کنید.
خودداری و کنترل خود بهتر و قویتر
شما کنترل بهتری روی ذهن،بدن و عواطفتان خواهید داشت.تصور کنید چقدر زندگیتان بهتر میبود اگر در خدمت افکار مغشوش و عواطف غیرقابلپیشبینی نبود.مطمئنا آرامش بیشتری خواهید داشت و بسیار خوشحالتر هم خواهید بود.
چرا نگران میشویم؟
قبل از اینکه جواب این سوال را بدهم،مهم است که تفاوت بین نگرانی و دلواپسی را بدانیم.
وقتی راجع به چیزی دلواپس هستیم،بیشتر احتمال دارد که در حال دستوپنجه نرمکردن با مشکلی واقعی و راهحلهای واقعی باشیم.سپس،با انجام دادن هرکاری که از دستمان برای حل مشکل برمیآید،می توانیم با نتایجی که از حل این مشکل بهدست میآید به زندگی ادامه دهیم.
اما نگران بودن،شامل افکار غیرواقعی میشود.ما ممکن است راجع به مشکلی نگران شویم که اصلا وجود خارجی ندارد،یا اینکه تمام چیزهای بدی که ممکن است اتفاق بیافتد به عنوان نتیجه درنظر میگیریم.سپس،خودمان را برای مواجه با نتایج این مشکل ناتوان مییابیم.در هر صورت،ما برای مقابله با این بلاتکلیفی،که بخشی طبیعی از زندگی محسوب می شود،مشکل خواهیم داشت.
مشخصا بسیاری از مشکلاتی که با آنها دستوپنجه نرم میکنیم،نتایج دلخواه ما را در برندارند.مانند یک بیماری جدی.بعضی مشکلات شاید از کنترل ما خارج باشند،مانند یک اعتراض جمعی و یا یک رکود اقتصادی.در چنین مواردی،اجتناب از نگرانی شاید سخت باشد،اما غیرممکن هم نیست.
ما گاهی اوقات نگران میشویم چون نمیدانیم چگونه با یک مشکل دستوپنجه نرم کنیم.بهعنوانمثال،تا به حال پیش آمده که قبض برق یا گاز خانهتان بیاید و هزینهاش بسیار بیشتر از چیزی باشد که تصورش را میکردید؟یا مواردی شبیه به این که گاهی پیش میآید.
چگونه در لحظه زندگی کنیم
قدم اول:غلبه بر نگرانی
برای غلبه بر نگرانی باید دو کار را انجام دهیم:
یاد بگیریم که چگونه در لحظه زندگی کنیم
با زندگی در لحظه،ذهنتان را آرام میکنید و قادر خواهید بود که همهچیز را روشنتر ببینید:
دلیل اینکه بعضی از مشکلاتمان بسیار هولناک بهنظر میرسند این است که ذهن ما چنان به سرعت مغشوش میشود و به افکار مختلف اجازه میدهد که درگیرش کنند،که دیگر نمیتوانیم چیزها را آنگونه که واقعا هستند ببینیم.در نتیجه،ما در ذهنمان شروع میکنیم به ساختن سناریوهای احتمالی،که بیشتر آنها هم احتمالا هیچوقت بهواقعیت تبدیل نمیشوند.
در داشتن دید واضحتری نسبت به اتفاقات،زندگی در لحظه به ما کمک می کند که واقعبینانهتر فکر کنیم.تفکر غیرواقعبینانه با پریشانی و عواطف کنترل نشده تحریک میشود.آرام کردن ذهنتان به کاهش پریشانی و آرام کردن عواطف تان کمک میکند.
یاد بگیریم که به جای تمرکز روی مشکلات،روی راهحلها تمرکز کنیم
بعضی از افراد تمایل دارند که بهدنبال راهحلها باشند،و بعضی افراد دیگر تمایل دارند به دنبال مشکلات باشند.بعضی از عواملی که ممکن است در تعیین این مسئله دخیل باشند عبارتند از نوع تربیت و تحصیلات.هرچند این موضوع قطعی نیست.
اگر شما از افرادی هستید که دنبال مشکلات هستند و راهحلگرا نیستید،نگران نباشید.میتوانید به خودتان تمرین بدهید که کمتر نگران باشید و بیشتر به دنبال راه حل باشید..بهزودی راجع به آن برایتان خواهم گفت.
قدم دوم:شناسایی موانع زندگی در لحظه
در دنیای شلوغ امروز،زندگی در لحظه چالش بزرگیست.دلایلش حول نحوهی کارکرد مغز ما،و تاثیرات بیرونی میگردد.
ذهن پریشان و مغشوش
بسیاری از افراد ذهن پریشانی دارند که لحظهای آرام نمیگیرد.ذهنشان بهشدت تحت تحریکات مختلف آشفته میگردد.
ببینید،هرچیزی که هرکدام از حواس پنجگانهی ما را درگیر کند(بینایی،شنوایی،لامسه،بویایی،چشایی)باعث جرقهی یک فکر را میزند،و آن فکر به فکر دیگری ختم میشود،سپس فکری دیگر،و بههمین شکل افکار دیگر از راه میرسند.
اگر زندگی شلوغی دارید،تمام فعالیتهایتان باعث تحریک بیش ازحد ذهنتان میشود و گویی دیگر از بین بردن این چرخهی افکار و سرعتش ناممکن میشود.و یک ذهن آشفته میخواهد به یک مکان و زمان دیگر برود.
زمان حال ناخوشایند و گذشتهی رنجآور
هیچیک از ما نمیخواهد در شرایط ناخوشایند قرار گیرد،یا شرایط ناخوشایند گذشته را به خاطر بیاورد.آنها میتوانند احساسات دردناکی را در ما بیدار کنند،که این چیزی نیست که ما خواهانش باشیم.
پس انسانها چگونه با احساسات دردناکشان مقابله میکنند؟
با انجام هرکاری که از دستمان برمیآید برای اجتناب از این عواطف،و ما میتوانیم با بردن ذهنمان به مکان و زمانی خوشایندتر از این احساسات دردنناک اجتناب کنیم.
به بیانی دیگر،ما از زندگی در لحظه اجتناب میکنیم.
بعضی اشخاص به کارهای لذتبخشی همچون غذاخوردن،الکل نوشیدن یا رابطهی جنسی متوسل میشوند.دیگران هم از هر راه دیگری که مناسب ببینند برای بی حس کردن ذهنشان استفاده میکنند که آنها را از فکر کردن راجع به شرایط استرسزا و ناخوشایند دور میکند.
ذهن سرگردان
از لحظهای که بهدنیا میآییم(و شاید حتی زودتر از آن)تا وقتی که بمیریم،بدن و ذهنمان فعالانه کارهایی را انجام میدهد.پس طبیعی است که ذهنمان سطوح مختلفی از فعالیت،خواه خودآگاه یا ناخودآگاه داشته باشد.
بهطورکلی،یک ذهن سرگردان،سازنده و مولد نیست.همانطور که بالاتر اشاره کردم،هر فکری آغازگر زنجیرهای از افکار است.دلیلش هم این است که یک فکر،ما را به یاد چیز دیگری میاندازد،و این پروسه ادامه مییابد تا وقتی که نیاز داشته باشیم که ذهنمان یک کار مشخص را برای ما انجام دهد،یا تا زمانی که حواس مان به چیز دیگری پرت شود.
البته،زمانهایی پیش میآید که ذهن پریشان میتواند بسیار هم سازنده و مولد باشد،مثل اوقاتی که صرف خلق یک اثر هنری،یا تلاش برای پیدا کردن راه حلهایی خلاقانه برای مشکلات مختلف مصرف میشود.در چنین مواردی،ما نیاز داریم که ذهنمان احتمالات مختلف را بکاود.
تاثیرات بیرونی
بیشتر ما بهطور کامل آگاه نیستیم که محیط و هنجارهای اجتماعی تا چه اندازه بر روی تفکر و رفتارهای ما تاثیرگذار است.اشخاص و موسسات مختلف بهطور مداوم در حال رقابت برای کسب توجه ما هستند.اخبار رسانهها توجه ما را به گذشته،و تبلیغات عمدتا توجه ما را به آینده جلب میکند.
بسیاری از افراد محیط پیرامون ما که در گذشته یا آینده زندگی میکنند،تلاش می کنند ما را نیز به مسیر تفکر خودشان بکشانند.قبول کنیم.بسیاری از عزیزترینهای ما هم همین را می خواهند.میگویند ما نیاز به یک شعل خوب،خانوادهی خوب و خانهی خوب داریم.سپس،بعد از داشتن همهی اینها،خوشحال خواهیم بود.همهی اینها درست است،اما تمام جواب نیست.
سلام پوریای عزیز
خوشحالم که خواننده ی مطلبت بودم و فکر میکنم زیستن در لحظه ی حال توی دنیای مدرن امروزی واقعا کار راحتی نیست.مشتاقم راهکارهات رو بخونم و خودم تو ان زمینه از اکهارت تله بسیار آموختم.
موفق باشی
سلام حدیث جان
دقیقا همونطور که گفتی،در دنیای مدرن و سریع امروزی،خیلی سخت میشه روی زمان حال تمرکز کرد.ولی اگه بشه چی میشه!
بی نهایت لطف داری به من و خوشحال میشم که میخونی و امیدوارم که مفید واقع بشه واست.
دم را غنیمت شمار!
همیشه این رو به خودم میگم اما کمی که میگذره میبینم دوباره برگشتم به همون حالتی که همیشه در فکر فرداهای نامعلوم هستم
موضوع خیلی مهم و جالبی در انتخاب کردی پوریاجان
بحث همینه مینو.خیلی وقتها بهخوبی از پس تمرکز روی زمان حال برمیایم،اما تا سرمون رو برمیگردونیم،میبینیم که ای دل غافل.دوباره گیر نگرانیها افتادیم.
لطف بیکران داری به من مینوجان.امیدوارم که مفید واقع بشه واست.
سپاس و درود پوریای عزیز از حسن انتخاب شما در برگزیدن این موضوع جذاب برای نوشتن.
به طور قطع مقالهای کاربردی و مؤثر خواهد بود.
بی نهایت لطف داری به من مجید جان.امیدوارم که کامل بشه و مفید واقع بشه واست عزیزدل.
سلام آقای جامعی
دست روی چه موضوع حیاتی و مهمی گذاشتهاید. بع خصوص برای انسان شلوغ و سردرگم و مضطرب امروز
امیدوارم راهکارهای عملی خوبی ارائه بدهید.
موفق باشید.
سلام زهرا جان
بله موضوع بسیار مهمیه.منم امیدوارم که بتونم مطالب مناسبی رو جمع آوری کنم و در اختیارتون قرار بدم.مرسی از همراهی و توجهتون.
سلام جناب جامعی بی صبرانه منتظر مقاله شما هستم.
شاید با مطالعه آن کمی از نگرانی های این روزهای من هم کم شود.
موضوع خودم را که شبیه موضوع شماست. تغییر می دهم. موفق باشید
سلام زهرا جان
نه به نظر من تغییر ندید موضوعتون رو.بذارید هم من هم شما با جهان بینی خاص خودمون مطلب رو بیان کنیم و بعد لینک مطالب همدیگه رو به اشتراک بذاریم.اینطوری خیلی بهتر هم هست.شما هم موفق باشید.
همه این روز ها به دوری از خبر های بد و انسان های منفی باف توصیه می کنند.
البته این نصف راه است.
نیمه دوم راه عدم نیاز به تعریف دیگران است.
جمع این دو باعث می شود انسان خودس باشد بدون توجه به تمجید و تحقیر دیگران
بر بال های امید و آرزو های خودس سوار شود و بدون افسوس گذشته و نگرانی آینده ،
لحظه را در یابد
دقیقا همینطوره کاوه جان.ممنونم از این نگاه دقیق و دلنشینت به موضوع.در حد توان خودم تلاش می کنم که این موضوع رو بیان کنم و به نتیجه برسونم.
درود جناب جامعی عزیز. موضوع خیلی خوبی انتخاب کردید. به نظر من در دنیای مدرن امروزی زیستن در لحظه حال فراموش شده. همه ی ما درباره اهمیت در لحظه بودن و زیستن می دانیم ولی خیلی وقت ها فراموش می کنیم که در لحظه زندگی کنیم. یا به فکر آینده ایی نامعلوم هستیم که هنوز نیامده و یا درگیر گذشته ایی که گذشته و از دست ما گریخته، دود شده و به هوا رفته. زندگی کردن در زمان حال و لحظه را اگر یاد بگیریم میتوانیم شادتر، مفیدتر، آرام تر و با کیفیت تر زندگی کنیم. حتما برای خواندن این مقاله و مابقی مطالب تان دوباره به سایت تان سر خواهم زد. موفق باشید.
بی نهایت سپاسگزارم از لطف و توجهتون لیلا جان.دقیقا درسته و در دنیای مدرن،اونقدری که تغییرات با سرعت رخ میدن،انسان نمیتونه خودش رو با این تغییرات وفق بده و در نتیجه زندگی در لحظه رو فراموش میکنه.انشالله روی این مقاله کار میکنم و امیدوارم مفید واقع بشه واستون.
سلام پوریا جان
اول باید بابت اینکه لینک همه دوستان را در سایتتت قرار دادی تشکر ویژه کنم.
دوم در لحظه زندگی کردن موضوع جالبی است که دغدغه بیشتر ما است و همیشه نگران فرداهایی هستیم که هنوز نیامده و معلوم هم نیست کی بیاد !
خیلی سعی کردم و میکنم که کمتر استرس آینده را داشته باشم ولی همچنان امروزم را قربانی فردا میکنم.
سلام معصومه جان
مرسی از اینکه تمام قسمت های وبسایتم رو با دقت مطالعه کردی و این بازخورد خیلی دلچسب رو بهم دادی.من از شما ممنونم.
دقیقا به همین دلیل که همیشه نگران فرداهایی هستیم که هنوز نیومده،این نیاز رو در وجود خودم احس کردم که بهش بپردازم و مطالبی رو راجع بهش جمع آوری کنم و با دانش خودم ترکیبشون کنم و در اختیار همه قرارش بدم.
بی نهایت ممنونم ازتوجه و همراهیتون و امیدوارم که واستون مفید واقع بشه.
چه مطلبی بهتر از این پوریا جان، من بخاطر استرسی بودنم یه وقتایی با خودم میگم کاش قرصی بود منو از این استرس خارج می کرد و می آورد تو لحظه حال
خیلی ممنونم از حسن توجهت محدثه جان.
بله دقیقا این موضوعیه که همه ی ما باهاش دست و پنجه نرم می کنیم.امیدوارم که این مقاله رو به جای مناسبی برسونم و بتونه مفید واقع بشه واست و شاید اون قرصی که دنبالشیم رو پیداش کنیم.
مطلبتون یکی از دغدغه های اصلی منه و همیشه به این فکر می کنم که چطور می تونم در لحظه زندگی کردن رو تبدیل به عادتی بکنم تا کمتر استرس و افسوس داشته باشم
بی صبرانه منتظر خوندن ادامه مقاله تان هستم
بی نهایت لطف داری به من سوگند جان.این مشکل همه ی ماست و امیدوارم که بتونم این مقاله رو به بهترین نحو به اتمام برسونم و مفید واقع بشه واست.