یکی از بزرگترین مشکلاتی که در زیست یک نویسنده اتفاق میافتد، گیر افتادن پشت سد نویسندگی است. سد نویسندگی آن سد بلندی است که جلوی جاری شدن ایدهها را میگیرد. باعث میشود تمام کلافهای ذهنت گره بخورند جوری که دلت بخواهد سرت را به دیوار بکوبی، صفحهی سفید لپتاپ را بشکنی یا دفتر را پاره کنی.
من هم با تمام این مراحل آشنا هستم. همیشه در تلاش هستم تا این سد بلند را بشکنم و شکستش بدهم. در طول این مدتی که مطالبی را قلمی میکنم، روشهای مختلفی را برای غلبه بر سد نویسندگی امتحان کردهام. در ادامهی مطلب تعدادی از راههایی که امتحان کردهام و جوابشان را پس دادهاند آوردهام. تا انتهای مطلب با روشهای غلبه بر سد نویسندگی آشنا خواهید شد.
فهرست مطالب
1. آزادنویسی ( 5 تا 5 دقیقه)
آزادنویسی یکی از بهترین و کاربردیترین راهها برای غلبه بر سد نویسندگی است. کار مهمی که باید انجام دهیم این است که یک روتین نویسندگی برای خودمان تعریف کنیم. من به این شکل انجامش میدهم که پنج بار در روز، هر بار به مدت حداقل 5 دقیقه به آزادنویسی و آوردن افکارم روی کاغذ میگذرانم. ایدهی 5 تا 5 دقیقه را شاهین مدتی پیش داده بود.
برای نوشتن به هیچ عنوان نباید منتظر الهام از دنیای غیب ماند. نویسندگی کاری رویایی و رومانتیک نیست که در یک اتاق پر از شمع و عود بنشینیم پشت میز و منتظر بمانیم تا الهههای هنر ایدهها را به ما ارزانی کنند. نویسندگی کشتیگرفتن با صفحهی سفید است. باید بنشینیم و خودمان را به صندلی ببندیم و آنقدر بنویسیم که زخم شویم تا ایدهها جاری شوند.
2. پیادهروی
شاید خندهدار به نظر برسد، اما پیادهروی یک از بهترین راهها برای غلبه بر سد نویسندگی است. خود من هم وقتی ایدهای به ذهنم نمیرسد یا ذهنم آنچنان گره خورده که دلم میخواهد موهایم را بکنم، از خانه برای پیادهروی بیرون میزنم. همچنین مسیر شرکت تا خانه را پیاده میآیم. ( از نوفل لوشاتو تا انقلاب).
پیادهروی را انسانهای بزرگ و مهمی توصیه کردهاند. به عنوان مثال نیچه در مورد پیادهروی مینویسد:
«تمام افکار به راستی والا در هنگام پیادهروی شکل میگیرند.»
البته که بهتر است در هنگام پیادهروی موبایل همراه خودمان نبریم یا اگر باید همراهمان باشد، صدایش را ببندیم و فقط بر خودمان و پیادهروی تمرکز کنیم.
3. مطالعه
نوشتن و خواندن، دوقلوهای افسانهای. اینها بدون یکدیگر ضعیف و شکننده هستند. استیون کینگ میگوید: «نوشتن و خواندن. این دو تنها ترکیب لازم برای نویسندگی هستند.»
حتی خوانندههای عادی هم نباید به مطالعهی صرف اکتفا کنند. آنها هم باید تلاش کنند نکات مهمی که مطالعه میکنند را در یک دفترچه یا به هر شکل دیگری یادداشت کنند. عبارتی انگلیسی است که میگوید: «Word to Work» یعنی کلمات و مطالبی که میخوانیم باید در اعمال و جهانبینیمان نمود پیدا کنند. در غیر این صورت اصلا برای چی مطالعه میکنیم؟
اهمیت مطالعه برای نویسنده صدبرابر است. بدون مطالعه اصلا موضوعی برای نوشتن پیدا نمیکنیم. پس همین الان کتابی را بردارید و شروع کنید به خواندن. سپس در مورد یک قسمت مهم از مطالعهتان بنویسید. لازم هم نیست متنی آنچنانی باشد. فقط کافی است هر چه از ذهنتان در مورد موضوعی که مطالعه کردید میگذرد را یادداشت کنید.
مطالعه فقط مطالعهی کتاب نیست. مقاله و پادکست و حتی دیدن یک تئاتر هم مطالعه محسوب میشوند.
4. جملات قصار
مطالعهی جملات قصار یک راه بینظیر برای ایدهیابی و غلبه بر سد نویسندگی است. میشل دو مونتنی نویسندهی بزرگ که جستارنویسی را ابداع کرد، با نوشتن در مورد جملهقصارها به سبک جستار دست یافت. پس اهمیت مطالعهی جملات قصار را به یاد داشته باشید. همین الان وارد سایت ویکی گفتاورد شوید و در آن یک جملهقصار را انتخاب کنید و در مورد آن بنویسید. اگر هم زبان انگلیسیتان خوب است، در سایت گودریدز مجموعهی بینظیری از جملات قصار را میتوانید بیابید.
5. موسیقی
گوش دادن به موسیقی میتواند کمک کننده باشد. اما آیا هر آهنگی میتواند کمک کند که سد نویسندگی را بشکنیم؟ مسلماً خیر. تنها قطعههایی میتوانند این سد را بشکنند که چیزی را در وجود ما تکان دهند. اثری عمیق بر ما بگذارند. اشک از چشمانمان جاری کنند یا آراممان کنند. یکی از بهترین شعرهایی که نوشتم در حین گوش دادن به قطعهی [Nocturne No.20 C#minor] از شوپن شکل گرفت. اگر میخواهید بهطور حرفهای نویسندگی را ادامه دهید، حتما نیمنگاهی به قطعات کلاسیک داشته باشید.
6. مکان جدید
چرا جایی که در آن مینویسید را عوض نمیکنید؟ میتوانید به کافهای دنج و با نور ملایم رفته و در آنجا شروع به نوشتن کنید. خیلی از نویسندگان بزرگ این کار را کردهاند و همچنان هم میکنند. جالب است بدانید عقیدهای وجود دارد به اسم اثر کافیشاپ. طبق این عقیده، نویسندگان باور دارند که وقتی در کافه مینشینند ایدههای بهتری برای نویسندگی به ذهنشان میرسد و بهتر مینویسند. از فرانتس کافکا و تی.اس.الیوت گرفته تا جی.کی.رولینگ که مجموعهی هریپاتر را نوشته است از اثر کافیشاپ بهره بردهاند.. کافهای در انگلستان به نام خانهی فیل هست که ادعا میکند ایدهی هریپاتر در این کافه به ذهن جی.کی.رولینگ رسیده و او در همین کافه آن را نوشته است.
پس منتظر چه هستید؟ به یک کافه که دوست دارید بروید و در آنجا شروع به نوشتن کنید. شاید اثر کافیشاپ به نفع شما به کار افتاد.
7. فیلم
تماشای فیلم و انیمه از بهترین کارهایی است که میتوانید برای ایدهیابی استفاده کنید. چه خوب! چی بهتر از این که آدم فیلم ببیند، لذت ببرد و در عین حال برای نویسندگی هم مفید باشد. اما اینجا نکتهای هست که باید به آن توجه کنیم. نباید در فیلم غرق شویم و هدف از دیدن فیلم را گم کنیم. ما فیلم میبینیم تا ایدهیابی کنیم. پس حواستان به دیالوگها، شخصیتها و ویژگیهایشان و حتی موسیقی فیلم باشد. از آنها ایده بگیرید و بعد از تماشای فیلم شروع به نوشتن کنید.
خود من به تازگی انیمهی ناروتو را تمام کردم. واقعا ژاپنیها برای فرهنگسازی وقت میگذارند و زحمت میکشند. حتی من که در خاورمیانه به دنیا آمدهام و 24 سال از عمرم میگذرد تحت تاثیر آموزههایشان قرار گرفتم، چه برسد به نوجوانان ژاپنی. یکی از مهمترین آموزههای این انیمه که یاد گرفتم و بعدها در نوشتههایم به کار بردم، اهمیت دادن به نسل جدید و تلاش برای محافظت و آموزش دادن به آنهاست.
8. ورزش
اندورفین. اندورفین هورمون لذت و فعالیت است. وقتی تولید شود ذهنمان طراوت و شادابی پیدا میکند و در نتیجه میتواند با آمادگی بیشتری پشت میز بنشینیم. پس ورزش کردن را فراموش نکنید. بهتر است ترکیبی از ورزشهای هوازی و بیهوازی را انجام دهید. مثلا خودم تلاشم این است که 5 روز در هفته وزنه بزنم و یک روز هم با بچههای شرکت به سالن فوتسال میرویم. همین هم برای پرطراوت نگه داشتن ذهن و جسمم کافی است. همین ورزش کردن کمک میکند ذهنم برای غلبه بر سد نویسندگی آماده باشد.
9. گوگل
بعضی وقتها سد نویسندگی به این دلیل به وجود میآید که نمیدانیم از چه چیزی میخواهیم بنویسیم و اطلاعات کافی در مورد موضوع نویسندگیمان نداریم. اینجا اهمیت تحقیق، مطالعه و تفکر در مورد موضوع هویدا میشود. ما در عصری شگفتانگیز زندگی میکنیم. عصر اینترنت. ابزاری در اختیار داریم به نام گوگل. باور کنید تمام بزرگان تاریخ آرزو داشتند در عصر ما زندگی کنند.
من همین الان با نوشتن چند کلمه و سرچ کردن در گوگل به منابعی دسترسی پیدا میکنم که شخصی مثل سعدی باید تمام عمرش را سفر میکرد تا به منابعی مانند آن دست پیدا کند. پس میتوانیم نهایت استفاده را از زندگی در این عصر ببریم و موضوعات مناسبی را با یک سرچ ساده در گوگل پیدا کنیم. سرچ در گوگل را جدی بگیرید. سرچ کردن در گوگل و مطالعه در آن یک هنر است. پس شروع به گشت و گذار در دنیای فوقالعادهی وب کنید تا با موضوعات جدیدی برای نوشتن آشنا شوید.
10. فعالیت هنری متفرقه
این مورد اجباری نیست. همه نمیتوانند گیتار بنوازند یا نقاشی کنند. اما اگر هنر دیگری دارید، یکی از بهترین گزینهها برای غلبه بر سد نویسندگی و ایده گرفتن همین فعالیت هنری است. خودم وقتی نمیتوانم بنویسم سراغ گیتارم میروم. اکثر اوقات هم جوابگو است و بعد از چند دقیقه نواختن، ذهنم آزاد میشود و ایدهها به جریان میافتند.
جمعبندی
البته که غلبه بر سد نویسندگی آسان نیست. گاهی هیچ روشی جوابگو نیست. در چنین شرایطی بهتر است یکی دو روز به ذهنمان استراحت بدهیم. اما اگر میخواهیم بهصورت حرفهای به نویسندگی بپردازیم، همیشه باید به رینگ مبارزه برگردیم.